مسجد یزد خواست، جامع بروجرد، مسجد سركوچه محمدیه نائین(كه نخستین، آتشكدهی پا بر جا و دومی آتشگاهی نیمه ویران و سومی گیری یا ایوان و چهارمی مهرابه بوده نمونههای خوبی برای این بهرهگیری شایسته از ساختمانهای رها شده
قیمت فایل فقط 15,600 تومان
در میان اندامهای درون شهری هر شهر و روستا، نیایشگاه همیشه جای ویژه خود را داشته و دارد و از اندامهای دیگر نمایان تر و چشمگیرتر است و از اینروست كه همه جا در دل آبادی جای گرفته است.(1)
نیاشگاه چون بزرگترین ساختمان آبادی بوده در آغاز نیازی بدان نداشته كه نشانی ویژه داشته باشد و خود بخود نگاه هر گذرندهای را بسوی خود میكشیده اما پس از گسترش آبادی نخست با افراشتن درگاهها و نهادن ماهرخ و توق بر بلندترین جای آن و سپس با ساختن میل و برج و مناره در كنار و نزدیك آن باشندگان آبادی و گذریان بیگانه را به نیایشگاه راهنمائی میكردند. مسجد بر دیگر نیایشگاهها همان برتری را داشته كه اسلام بر دیگر كیشها و چنان خوب بوده و هست كه آذینها را میآراید و نیازی بستایش ندارد و ما در اینجا تنها میگوئیم كه چگونه بوده و چگونه شده است(اگر بتوانیم). هنر اسلامی( بویژه معماری آن) بر پنچ پایه مردم واری، خودبسندگی، پرهیز از بیهودگی، بهرهگیری از پیمون(مدول) و نیارش (اساتیك) و درون گرائی نهاده و بی آنكه خواسته باشیم خود سنائی كنیم هنرمندان مسلمان ایران بیش از دیگران بدانها پای بند بودهاند.
نخستین مسجدی كه بدست پیامبر بزرگوار ما با همكاری یاران گرامیش در مدینه ساخته شد همیشه برگیره و الگوی مسجدهای بیشمار و گوناگونی بوده است كه بدست هنرمندان تردست ما در سراسر ایران زمین(و هر جا كه فرهنگ اسلامی ایران فرمان میرانده) بنیاد شده است.
بهمین آفریده و واپسین فرستاده پروردگار (كه بر وی و خاندان پاكش درود باد) چون مدینه را با فروغ ایزدی خود روشن ساخت یاران خویش را فرمود تا برای بنیاد مسجدی در خور كه پذیرای گروندگان باشد دل نزدیكترین كوهپایه را بشكافند و سنگهای آنرا بشكنند و پستای ساختمان را فراهم آورند آنگاه با دست گرامی خود پارههای لاشه سنگ را (خشكه و بی آژند) بر هم میانبود تا دیوار شبستان با افراز اندكی بلندتر از بالای مرد بلند بالا برافراشته شد(چنانكه نیای نامدارش ابراهیم (ع) در ساختمان خانه خدا كرده بود كه بگفته میبدی اسمعیل ساخت (مصالح) بر دست پدر مینهاد و وی (ابراهیم) ساختها برهم میانبود. . . و چون پهناو درازای شبستان بیش از آن بود كه فرسبهای چوبین بتوانند آسمانه آنرا یكسره و دیوار بدیوار بپوشانند(2) ستون یا دیركی از تنه خرما بنی خشكیده در میان آن بر پای ساختند و فرسبها و تیرها و تیرچهها را (كه گمان میرود آنها نیز از خرما بن یاشاید از پده یا غربه (سپیدار و كبودار)، كه نزدیكهای مدینه كم و بیش میروینده بوده است) بر آن نهادند و روی آنها را بجای فدره (دوخ و بوریای ویژه پوشش) با شوره نی و پیز و آنگاه با پوست چهار پایان پوشاندند و بدینگونه خانه خدا بسیار آشنا و همانند خانه بندگان خدا ساخته شد و همین آموزشی آسمانی و بسیار ارجمند برای هنرمندان مسلمان بود كه تا بتوانند از ساختمایههای بوم آورد و ایذری( چیزی كه در جای ساختمان بدست میآید) بهرهگیری و بهرچه كه در دسترس دارند بسنده كنند و پیرامون نو آوریهای بیهوده نگردند (و دیدم كه چنین هم كردند)
پروردگار جهان فرموده است والله جعل لكم من بیوتكم سكنا و جعل لكم من جلودالانعام بیوتا تستحفوتها یوم اقامتكم ومن اصوافها و اویارها و اشعارها اثائا و متا عا الی حین
(انخل80)
در كنار شبستان زیستگاه ساده و بیپیرایهای برای یاران پاكباز و سالوكان تهیدست كه یكدم بر دوری پیامبر خدا شكیبا نبودند ساخته شد و پیشگاه سر گشاده شبستان نیز هموار و با باروئی كوتاه از كوچه و گذری كه پیرامون مسجد میگشت جدا گردید.
همین ساختمان مردم وار و بی پیرایه چند سالی پس از پایان كار (شاید كمتر از نیم سده) در سرزمینی بسیار دور از مدینه بر گیره معماری نو مسلمان شد كه در پهره یا فهرج (یكی از چهار شهر آنروز یزید) با بهرهگیری از آنچه در دسترس داشت خدا خانهای برای همشهریان خود بنیاد كرد كه خوشبختانه تا كنون از آسیب و ویرانی و دستكاری بر كنار مانده است.
این مسجد ساده اما با شكوه دارای شبستانی است با پنج كوچه (دهانه) و یك رده پیلیا(ستون و جزر ستبر) و چهار ایوانچه یا چفته و دو راهرو و كناری كه ایوانچهها را بشبستان میپیوندد و سر پوشیدههای آن گرد سرائی كوچك سر گشاده را گرفته و دو گرمخانه(شبستان زمستانی) كشیده كه هر دو براهروها پیوسته و دربندی كه در آیگاه مسجد است و در كنار آن (وجدا از ساختمان مسجد) سرای كوچكی استكه شاید برای پیشنماز یا نگهبان ساخته شده باشد(این سرا دستكاری شده و چهره نخستین خود را ندارد) پیرامون مسجد كوچه و گذر و ساباط و میدانچه است و ساختمان دیگری بآن چسبیده است.
دیوار مسجد مدینه از سنگ لاشه، آسمانه آن تیرپوش و تخت بوده اما در فهرج كه نه سنگی و نه چوبی در دسترس بوده ناگزیر دیوارهای مسجدش از چینه و خشت و خام و پوشش آن سغ(طاق پوش) میباشد و جز در لبهی رخبام خشت پخته در آن بكار نرفته است. پوشش كوچههای شبستان طاق اهنگ(3) بیزتند(4) بیزكند(5) و ایوانچهها(چفتهها) كنه پوش (نیم گنبد) است و كف شبستان بجای خشت پخته لوئینه است.
در معماری ایرانی هر گاه چند كوچه طاق پوش در كنار هم جای میگیرد دهانه كوچه میانی یا میان وار بیش از كوچههای دیگر است و از دهانه بر وارها یا كوچههای دیگر كم كم كاسته میشود و كوچه كناری كه طاق آن روی دیوار پرت (دیواری كه پشت آن آزاد است) مینشیند كمترین دهانه را دارد تا از رانش طاق كم كم كاسته شود و دیوار پرت را نیاندازد نا گزیر نمای میانوار كه بر روی سرای سر گشاده باز میشود پردهانهتر و بلندتر میشود و ازمردم واری آن میكاهد. معمار هنرمند مسجد فهرج برای پیشگیری از این كاستی در كنار دو جرز میانوار پلیكهای(6) نغزی افزوده تا در دهانهها یكسان نماید(این نغز كاری یكصد سال پس از آن در تاریخانه دامغان رها شده). كار بهره گیری از ساختمایههای بوم آورد در این مسجد بدانجا كشیده است كه بجای كاه در كاهگل(كه شاید در فهرج كمیاب بوده) ژاژ(خاشتر- آدور) آسیا شده بكار بردهاند و همین كار اندودها را از آسیب موریانه بركنار داشته است.
اینكه نخست از مسجد جامع فهرج یاد كردیم ازاینروست كه از آغاز برای مسجد ساخته شده و دستكاری و كست افزود چشمگیری در آن نشده كه چهره نخستین را دگرگون كند و گرنه در شهرهای دیگر ایران كه مردمش پیش از فهرجیان بدین خدا گرویدهاند ناگزیر از ساختمانهای پابرجا (یا نیمه ویرانی كه باز سازی شده) برای نماز و نیایش پروردگار یكتا بهره گرفتهاند.
مسجد یزد خواست، جامع بروجرد، مسجد سركوچه محمدیه نائین(كه نخستین، آتشكدهی پا بر جا و دومی آتشگاهی نیمه ویران و سومی گیری یا ایوان و چهارمی مهرابه بوده نمونههای خوبی برای این بهرهگیری شایسته از ساختمانهای رها شده، هستند(7)، هر چند مسجد شدن آنها دیرگاهی پس از ساختمان مسجد جامع فهرج انجام گردیده است)، با اینكه از آغاز سده سوم هجری و با گسترش شهرها و روستاها مسجدهای با شكوه و بزرگی در بیشتر شهرها(با تهرنگ شبستانی بو مسلمی) بنیاد گردید اما هرگز گنبدخانه و ایوان(یاپیشان) و سر پوشیدههای كشیده(طنبی) كه با دگرگونی و كست افزود آتشكدهها و گیریها و مهرایهها پدید آمده بود كنار گذاشته نشد و یا پیوستن شبستانهای چهلستون كم كم هریك از آنها جای خود رادر مسجدهای ایرانی پیدا كرد و چون یكی از اندامهای مسجد پا بر جا ماند گنبدخانه و چهار طاقی با زمینه چهارم برهم اندازه و گوشههای راست تهرنگ شایسته و در خوری برای برگزاری نماز داشت كه تنها میبایست دهانه روبروی قبله آنرا بهبندند.
فهرست مطالب
-مقدمه
-مسجد و مدرسه شهید مطهری ( سپهسالار)
-مسجد (شاه سابق) امام خمینی تهران
-مسجد جامع (عتیق) تهران
-منابع و مأخذ
قیمت فایل فقط 15,600 تومان
برچسب ها : معماری مساجد , معماری , مساجد , معماری مسجد جامع